میل شدیدی به سرزنش خودم دارم. دوست دارم خودم رو "هی، فلانی!" صداکنم.

ولی نه!

مائده، عزیزم!

زندگی مجموعه ای از تجربه هاست. تو باید اشتباه کنی تا یادبگیری. تو باید آسیب ببینی تا از خودت مراقبت کنی. تو انسانی و اشتباه کردن بخشی از توست. پس نیازی به سرزنش نیست. اما یک چیز خیلی اهمیت داره، درسی که میگیری.! و باید بدونی که محکم تر شدی. آره عزیزم. من تموم غم ها و رنج هات رو از برم. من از شکستگی هات باخبرم. من از بی کرخت و بی حس شدنت. از قلب مردگیت. از احساس تهوعت آگاهم. 

اما این بار درعین دیوانگی محتاط تر خواهی بود. این بار خودت رو دوست تر خواهی داشت. این بار جدی تر و مصمم تر به روزهات بها میدی ، به ثانیه هایی که قراره به 'خودت' و 'آدمهایی که نیاز به کمک دارن' اختصاص بدی. روزهایز که تنهاتر و تنهاتر میشی اما مثل شکلات96درصد که تهش باهاش حال میکنی، از تنهاییت لذت میبری. حسرت هیچ چیز و هیچ کس رو نخواهی خورد. چون راهیه که خودت انتخاب کردی. 

عزیزم؛

یادت باشه؛

"قهرمان همیشه به رقص است."


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها